تحقيقي در زمينه مباني فکري و عرفاني عرفاي ايراني با توجه به رويکرد عدم «خشونت» در گفتار و رفتار آنان است که در نقد ديدگاههاي مغرضانه پاپ بند کيت شانزدهم رهبر کاتوليکهاي جهان مبني بر خشن دانستن دين اسلام و پيامبر اکرم (ص) نگاشته شده است. نوشتار حاضر در چهار فصل تدوين گرديده است: نخست به بحث درباره مفهوم انديشه عدم خشونت در فرهنگ مشترک بشري پرداخته شده و سپس کيفيت تکوين و ضرورت توجه به مفهوم عدم خشونتبار معنايي ويژه آن در فرهنگ غرب و اسلام سخن به ميان آمده است. در فصل دوم ابعاد گوناگون اما مرتبط با يکديگر عدم خشونت تبيين شده و در فصول بعدي شرح برخي از مباني و پيشفرضهاي عرفاني انديشه عدم خشونت در نزد عارفان مسلمان صورت گرفته است. در پايان نيز برخي از چهرههاي معروف در عرفان اسلامي که در ترويج و تعميق گفتمان عدم خشونت در ايران نقش بهسزايي داشتهاند معرفي گرديدهاند.