«ويكتورهوگو در نامهاي كه براي پسر دوما فرستاد، سهم پدر او را در ادبيات چنين خلاصه كرد: الكساندر دوما، مفتون ميكند، افسون ميكند، جلب توجه ميكند، سرگرم ميكند و آموزش ميدهد. تاثيرگذارترين هيجانهاي درام، تمامي تمسخرها و تمامي عمقهاي كمدي، تمام تجزيه و تحليلهاي رمان، تمام آگاهيهاي تاريخي در نوشتههاي حيرتانگيزي هستند كه بر اساس معماري گستردهاي بنا شدهاند». كتاب حاضر، بخشي از خاطرات نويسندة برجستة فرانسوي است و با زبان شيوايي نقل ميكند كه چگونه با كمترين امكانات، راهي پاريس ميشود و بر اثر كوشش فراوان، درهاي «كمدي فرانسز» مشهورترين كانون هنر نمايشي فرانسة آن دوران را به روي خود ميگشايد.