طنز و طنزپردازي بنا بر محتوا و انگيزة طنزپردازان، به دستههايي مانند: طنز اجتماعي، سياسي و... قابل تفكيك است. از آنجا كه ويژگيهاي طنز، بياني ملايم و عاملي مناسب در انتقال سريع مفاهيم به ذهن مخاطب ميباشد؛ در اغلب موارد، طنز و طنزپردازي با انتقاد همراه است؛ لذا، لفظ طنز عموما در ذهن ما نوعي نقادي را تداعي ميكند. در كل مبناي طنز بر شوخي و خنده استوار است؛ اما اين خنده، خندهاي از روي شوخطبعي و شادماني نيست بلكه خندهاي است تلخ و جدي، گاه زننده و نيشدار، و گاه هشياردهنده و اصلاحكننده، كه هدف اصلي آن اصلاح و تزكية جامعه است. زماني به اين هدف عالي ميتوان دست يافت كه از روحي والا و پاك تراوش كند. نگارنده در كتاب حاضر، علاوه بر تعريف ابعاد كارآمد طنز (از لحاظ شكل، محتوا، سبک ادبي و...)، با تحليل فلسفي و ادبي ماهيت طنز، زنگارهاي نامتجانس پيوند خورده به طنز امروز ايران را، نمايان و با نگاهي به حدود شرعي و ملاكهاي ديني طنز، نگرش اسلام و نظام اخلاقي مترقي آن را در مورد طنز و طنزگويي بررسي نموده است.