در زبان متعارف و ادبيات، واژگان بسياري كه حوزة معنايي مشترك ميان آنها، عنصر خنده و شوخطبعي است، به طنز و طنزپردازي نظر دارند، از آن جمله است واژگان طنز، طنازي، شوخطبعي، مزاح، هزل، هجو، مطايبه، كنايه، طعنه، نقيضه، جوك، لطيفه، فكاهه و... در ادبيات؛ و واژگان استهزاء، افسوس كردن، بذله، مسخرگي، سخريه، شوخي، تماشا، تقليد، مسرت، مضحك، لاغ، لوده، گواژه، دلقك و تركيبات خنده ـ لبخند، گلخند، ريشخند، زهرخند و... در زبان متعارف فارسي. نگارنده در اين كتاب ضمن تعريف و دستهبندي واژگان كليدي طنز به رويكردهاي زبانشناختي به شوخطبعي، درآمدن بر شناخت طنز پرخاشگرانه، و درآمدن بر اصول و مباني ترجمة شوخطبعي، طنز و لطيفه اشاره میكند. در پايان نيز به مرور واژگان طنز در فرهنگها و عرضة خلاصة برخي پاياننامهها دربارة طنز به نقل از سايت دفتر طنز حوزة هنري ميپردازد.