به تصريح نگارنده، انديشة حقوق بشري كه امروز هرچه بيشتر خود را در ميان قشرهاي گوناگون ايرانيان ميگستراند، و نياز به دموكراسي به خواست اول تمام ايرانيان بدل شده، از راه ترجمه و آشنايي با افكار و سبك زندگي اجتماعي ـ سياسي ديگران پديد آمده است. شايد تمام انديشههاي همواركننده راه ناهموار مدرنيته را بتوان حاصل تجربه و آشنايي با افكاري دانست كه در يكصدسال اخير از راه ترجمه از آن ما شده است. اما اين تنها نياز به افكار سياسي و اجتماعي نيست كه ما را نيازمند ترجمه نگه داشته است، بلكه آشنايي با شيوههاي تازة ادبي و سبكهاي نوشتن، به ويژه در زمينة رمان و داستان كه اكنون زبان فارسي را غنا بخشيده و بر گنجينة واژگان ما افزوده نيز از راه ترجمه امكانپذير شده است. دفتر حاضر دربردارندة مصاحبه و گفتوگو با برخي از مترجمان شامل نجف دريابندري، منصور تقيزاده، مهدي سحابي، كامران فاني، رضا سيد حسيني، عبدالله كوثري، و عزتالله فولادوند است. در اين گفتوگوها نگارنده سعي كرده است كه علاوه بر پيگيري امر تجدد، ترسيم زندگی و ويژگيهاي ترجمههاي هريك از مترجمان به اين نكته اشاره كند كه آيا ترجمه كاري خلاق است يا مكانيكي؟ اهميت لحن در ترجمه كه بحث زيادي دربارة آن وجود دارد چيست؟ ترجمة خوب چگونه ترجمهاي است؟ و در نهايت اين كه چه خصوصيتي برخي ترجمهها را ماندگار ميكند؟.