ارتباطات به دو صورت كلامي (زبان) و غيركلامي (اشارات، رنگ و..) انجام ميشود كه مركز و محور اصلي زندگي اجتماعي و بوجود آورندة جوامع انساني است. پيشتر از زماني كه بشر زبان را فراگيرد از نمادهاي تصويري و رنگ براي ايجاد ارتباطات كمك گرفته و عقايد و اهداف خود را با آن ابراز نموده است. همچنين بيگمان اولين شكل نوشتاري به صورت تصوير در تمدنها ظاهر شده و به طور مسلم رنگ نيز پيش از آن كه كاركرد زيباشناسي داشته باشد كاربردي ارتباطي و نمادين داشته است. از اين رو نگارنده به رنگشناسي به ويژه كاربرد آن در ارتباطات پرداخته و با استفاده از نظريههاي كارشناسان و تصاوير مربوطه، اين موضوعات را بررسي كرده است: رنگ و ارتباطات؛ مرجع انتخاب رنگ و معيارهاي زيباشناسي آن؛ تاثيرات فيزيولوژيك و ادراكي رنگها؛ سطح واكنشها نسبت به انتخاب رنگ؛ و محدوديت و پيشبيني در انتخاب رنگ.