دانش جديد و ميانرشتهاي فلسفه رسانه حدود ده سال است كه در كشورهايي از قبيل آلمان و بيشتر در آمريكا مورد توجه محققان علوم فلسفي اجتماعي و ارتباطات قرار گرفته است. مبناي فلسفة رسانه دقيقا همان اصلي است كه فلسفههاي نظري مدرن بر آن استوار شدهاند. اين قبيل فلسفهها غالبا به بررسي شرايط امكان ادراك و معرفت انساني ميپردازند؛ مسالهاي كه بايد با ارتباط به واقعيت در جهان بدان پاسخ داد و آن نيز مبتني بر يك نوع عينيتگرايي است كه هم ميتواند از نوع رئاليسم يا ضد رئاليسم و يا تركيبي از هر دو باشد. مجموعة حاضر، حاوي مقالاتي دربارة فلسفه و زيباييشناسي رسانهها است كه در سه فصل «فلسفة رسانه و ارتباطات»، «رسانهشناسي و مطالعات فرهنگي» و «مباني فلسفي نظريههاي زيباييشناختي» دستهبندي شده است. عنوان برخي مقالات عبارت است از: «فلسفة رسانه چيست؟/ سيدحسن حسيني»، «خانلاك و مدل مخابراتي ارتباطات: غباري در برابر چشمان ما/ گري پ. رادفورد»، «بياني هرمنوتيك از ارتباطات: گفتوگوي اصيل/ رادفورد»، «جامعة كثرتگرايي در «توافق جمعي و ارتباطات جمعي» ويرث/ روشنبوهلر»، «رسانهها در عصر ديجيتال/ آنا اورت»، «ساتر، فلسفة نيستي و ملودرام مدرن/ اندرياس ب. كواج» و «زيباييشناسي طبيعت/ ملكومباد».