اقامت در «مجتمع اقامتي خاص» گرچه ميتواند همراه با نوعي اجبار به نظر برسد، اما معماري نوين توانسته است با خلق كيفيات فضايي متفاوت، تعريفي جديد از زندگي در مسكن دستهجمعي ارائه دهد. هرچند در گذشته نياز و توجه چنداني به اين عملكرد نبود، اما با گذشت زمان و تغيير نحوة زندگي و روابط اجتماعي، لزوم توجه به اين نوع از مسكن در كنار ديگر انواع، بيش از گذشته احساس شد. از اين رو آثار موفق بسياري از معماران آن دوره در اين زمينه ديده ميشود، تا حدي كه امروزه ميتوان آن را بخشي اساسي از امكانات و كاربردهاي شهرها دانست كه در ارتقاء كيفيت زندگي شهري موثر است. براي مجتمع اقامتي در حوزة معماري ميتوان سه شاخصه معرفي كرد؛ اول اين كه مجتمعها به گروهي خاص با نيازهاي مشترك و جمعي تعلق دارد. دوم اين كه اقامت در آن بلندمدت است به گونهاي كه بتوان به آن «مكاني براي زندگي» گفت و سوم اين كه مديريت و ادارة مجموعه به صورت تشكيلاتي است. در مجموعة حاضر 50 مجتمع اقامتي شامل آثاري از معماران معروفي چون «آلوارآلتو»، «استيفن هال»، «هرمان هرتسبرگر» و همچنين انواع متداول اين عملكرد نظير «خوابگاه دانشجويي»، «خانة سالمندان» و «محل اقامت شهروندان تحت مراقبت» معرفي شده است.