جامعهشناسي دين بيشتر به عرضة نظريههايي در خصوص خاستگاه دين، از كهنترين زمانها، و عوامل شكلگيري آن همچون عقل ابتدايي بشر، خواب نياكان، ترس و محروميت، غليان جمعي و... ميپردازد. اما نويسندة كتاب حاضر يافتن منشا يگانهاي را براي دين نميپذيرد و عواملي چون ترس، عشق، ستايش نياكان، حس وابستگي و... را جزئي از تبيين دين ميداند اما آنها را تنها تبيين نميپندارد. وي گرچه منشا ايدههاي ديني يعني امر فراعادي و امر استعلايي را به طور تجربي در روابط انساني ميجويد ولي تاكيد دارد كه ارزش عاطفي و ابژكتيو آنها مورد نظر او نيست. مجموعة حاضر، در قالب يادداشتهايي در حوزة فلسفه و جامعهشناسي دين، به رابطة دين با مدرنيته، تشخيص، هنر و همچنين مباحث روششناسي دين اختصاص دارد.