فرهنگ هر جامعه، بهترين گواه و گوياي ساختار كلي آن جامعه است و در تربيت يا آموزش و پرورش مهمترين مولفة فرهنگ هر جامعه به شمار ميرود. بنابراين، تربيت و فرهنگ تفكيكناپذيرند و آن دو را بايد يك «سيستم» تلقي كرد. پرداختن به آموزش و پروش بدون پرداختن به فرهنگ، نارسا و ناقص خواهد بود و برعكس آن، يعني پرداختن به فرهنگ جامعه بدون توجه به آموزش و پرورش، طبعا رسايی لازم را نخواهد داشت. نگارنده با پرداختن به موضوع روانشناسي فرهنگ و تربيت بر ارتباط ناگسستني اين دو پديده به فرآيند جامعه تاكيد و واقعيتهاي روانشناختي فراموششده مربوط به آنها را بررسي كرده است. ماهيت آموزش ـ پرورش و فرهنگ، نقش آموزش ـ پرورش در فرهنگ عمومي، واقعيتهاي فراموششدة روانشناختي تربيت در آموزش ـ پروش معاصر، واقعيتهاي روانشناختي فراموششده، و واقعيتهاي روانشناختي در تربيت، عناوين سرفصلهاي كتاب هستند.