خشم، هشداري است كه ارزش شنيدن را دارد و به ما نشان ميدهد كه رنجيدهايم، حقوقمان پايمال شده است، نيازها يا خواستههايمان برآورده نشدهاند يا مشكلي برايمان پيش آمده است. خشم به ما ميگويد كه به مسائل مهم زندگی و خودمان ـ باورها، ارزشها، آرزوها يا خواستههايمان ـ توجه نشده و اين ممكن است روابط ما را به خطر بيندازد. نگارنده در اين كتاب در قالب مطالبي چون مقابله با خشم؛ چرخة بيپايان در روابط همسران؛ و فراز و فرود در نسلها، به خوانندگان ميآموزد كه بر روابطشان مسلط باشند و در نقش خود تجديدنظر كنند و به آنان كمك ميكند نه تنها علت اصلي خشمشان را دريابند، بلكه روش ابراز آن را نيز تغيير دهند.