در داستان «دوخت و دوز» پسري كه بسياري از عزيزان از جمله پدر و مادر و برادرخود را از دست داده، سعي ميكند با درست كردن بادبادكي و فرستادن آن به هوا آن را به جايگاه پدر و مادرش برساند، اما در نهايت درمييابد كه جايگاه آنها بسيار فراتر از جايگاه صعود بادبادكش است. در اين مجموعه تعدادي داستان كوتاه به شيوة جريان سيال ذهن فراهم آمده كه «دوخت و دوز» يكي از آنهاست. عناوين برخي ديگر از داستانهاي كتاب بدينقرار است: پروانههاي برفي؛ دوزندگي بانوان؛ كارانتاباس؛ فصل وصل؛ ويولا؛ سوت بلبلي؛ و ته مداد سي و هفتساله.