جهان در حال توسعه، حوزهاي وسيع را دربرميگيرد و شماري فراوان از نظامهاي سياسي متفاوت را شامل ميشود. واژة جهان در حال توسعه به طور معمول براي اشاره به مناطقي از آفريقا، آسيا، آمريكاي لاتين، كارائيب و خاورميانه به كار ميرود كه از نظر اقتصادي پيشرفت كمتري كردهاند، ويژگي متمايز سياست در كشورهاي در حال توسعه، بيشتر از روابط دوسوية دولت و جامعه و تاثير آنها بر هم ناشي ميشود. بخش نخست كتاب حاضر به تشريح رويكردهاي تحليلي و زمينهها و شرايط جهاني اختصاص دارد. اين رويكردها روشهاي جايگزين را براي شناخت سياست در جهان در حال توسعه مطرح ميكنند. در بخش دوم و سوم، نقش و شرايط در حال تغيير دولت در ارتباط با متغيرهاي عمدة اجتماعي در درون كشورهاي در حال توسعه تشريح ميشود. در بخش چهارم مسائل عملي عمدهاي بررسي ميشود كه همة كشورهاي در حال توسعه، كمابيش با آن روبهرو هستند؛ مانند توسعه، محيط زيست، و حقوق بشر. دو مطالعة موردي دربارة دو كشور مهم در حال توسعه يعني هند و كرة جنوبي پايانبخش مطالب كتاب است.