تحليل علل فروپاشي حكومت پهلوي و وقوع انقلاب اسلامي 1357 بر مبناي علل اقتصادي و تشديد نابرابري طبقاتي جامعة شهري مبناي كتاب حاضر را تشكيل ميدهد. بسياري بر اين گمان هستند كه رژيم پهلوي در اواخر حكومت خود با مشكلات و مسائل اقتصادي روبهرو نبوده است، بلكه رشد اقتصادي و بهبود شرايط زندگی در سرلوحة برنامههاي شاه بوده و نابسامانيهاي اقتصادي نميتواند در تحليل علل وقوع انقلاب اسلامي ايران مفيد باشد. اما واقعيت آن است كه چهاربرابر شدن قيمت نفت در سال 1352 و دست زدن شاه به پارهاي برنامههاي توسعة اقتصادي شتابزده، گاهي تورم، تنگناهاي اقتصادي، ريخت و پاشهاي سرسامآور دستگاههاي اجرايي، كمبود كالا، فساد و... رژيم را مجبور به يك برنامة ضد تورمي ميكرد. اما سياستهاي ضد تورمي كه عمدتا متوجه و در خدمت طبقة حاكم بود، به نوبة خود باعث تشديد فاصلة طبقاتي و در نهايت دامن زدن به نارضايتي عمومي شد؛ و بدينگونه عدم موفقيت اقتصادي، لاجرم به بحراني سياسي انجاميد كه به دنبال خود ناآراميهاي عميق اجتماعي را پديد آورد و اين عوامل وقوع انقلاب اسلامي را تسهيل نمود.