با وجود پيچيدگيهاي اجتماعي، يك نظم فرضي وجود دارد كه ميتوان آن را از گرايشها، اعمال و عقايد افراد استخراج كرد. آنچه كه در نظريۀ نظم خودانگيخته بسيار مهم است اين است كه نهادهايي كه اين نظريه را بررسي ميكنند، نوعي از الگوهاي داراي ساختار مناسب را ازخويش بروز ميدهند كه به نظر ميرسد حاصل كار ذهني توانا است؛ در حالي كه عملا حاصل جمع خودانگيختۀ عمل هماهنگ افرادي است كه اصلا قصد رسيدن به چنين نظمهايي را نداشتهاند. اينگونه الگوهاي اجتماعي، از زمان آدام اسميت «دست نامرئي» ناميده شدهاند. در اين نظم، انسان به سبب تحقق بخشيدن به اهدافي كه اصلا قصد و نيت آن را نداشته، هدايت ميشود. در كتاب حاضر، ضمن توضيح نظريۀ نظم خودانگيخته و مباحثي چون: عناصر اصلي در نظريۀ نظم خودانگيخته، مكتب مدرسي و بازار در مقام نظم خوداگيخته، شناخت و جامعه، نظام مبادله آزاد، و ساختار نظم حقوقي ـ قانوني بررسي شده است.