با ظهور سازمانها، به عنوان يك زمينۀ شناخته شده براي مطالعه در اوايل دهۀ 40 قرن 20، محققان شروع به ايجاد ارتباط ميان بحثهاي نهادي و ساختار و رفتار سازمانها كردند. بحثهاي نهادي با مطالعات «مرتون» و شاگردانش، «پارسونز»، «سايمون» و «مارچ»، به مطالعات سازماني ارتباط يافتند. بسياري از مطالعات بااهميت نظريهپردازان نهادي، طي دو دهۀ گذشته، مستند كردن تاثير نيروهاي اجتماعي و نمادين بر ساختار و رفتار سازماني بوده است. نگارنده در اين كتاب به تحليل نظريات و پژوهشهاي مربوط به تاثيرات نهادي بر سازمانها ميپردازد. در ادامه مجموعۀ رو به رشد پژوهشهاي تجربي را كه به منظور آزمودن و گسترش كتابهاي نهادي توسعه يافتهاند، بررسي ميكند. از مباحث كتاب ميتوان به نهادگرايان نخستين، نظريۀ نهادي و سازمانها، اركان سهگانۀ نهادها، محتواي نهادي و سازمانها، فرآيندهاي نهاد تاثيرگذار بر ساختار و عملكرد سازماني، و تغيير نهادي اشاره كرد.