اولین قدم براي اين كه افراد تواناييهاي خويش را كشف كنند و در مقابل مشكلات خود قرباني نشوند، برقراري ارتباط با «خود برتر» يا «خود دروني» و تغییر دادن کیفیت زندگی خویش است. افراد بر اثر اين ارتباط، داراي ظرفيت بينظيري براي ايجاد تغييرات مثبت در زندگي ميشوند، به طوري كه ديگر مجبور نيستند به شخص ديگري وابسته باشند. زيرا خود دروني، همه سوالات فرد را پاسخ ميدهد و فرد ميداند آنچه كه خود دروني پيشنهاد ميكند درست است، پس بر آن تمركز ميكند؛ حتي اگر اين پاسخها با پاسخ اطرافيان متفاوت باشد. اما بايد توجه داشت كه افكار مثبت، نتيجۀ مثبت دارد اما افكار منفي، بديها را به زندگي هدايت ميكند. نگارنده در كتاب حاضر راهكارهاي چگونگي استفاده از افكار دروني را عرضه و بر اهميت و توجه به آنها تاكيد كرده است. برخي از اين راهكارها عبارتاند از: من انساني پذيرنده هستم، من به روشهاي مثبت ابراز وجود ميكنم، من همۀ احتمالات درونيام را تجربه ميكنم، و هرآنچه انجام ميدهم به انتخاب خودم است.