هر تاريخي عقلي دارد. ما ميتوانيم بگوييم كه عقل، فهم، درك و دريافت روشن و نور است. اما هيچكس هنوز نتوانسته بگويد حقيقت عقل چيست. هيچكس نميتواند براي آن حد تامي ذكر كند. جنس و فصل براي آن ذكر كند و بگويد كه عقل اين است. عقل به يك اعتبار، درك تدريجي، پيشرونده و كاملشونده است. همه عقل را نميشناسند، بلكه دركي اجمالي از آن دارند. بشر ميتواند بگويد عقل، قوۀ ادراك كلمات است و در مقابل شهود قرار دارد كه درك ناگهاني و بيواسطه است. عقل مظهر زمان است و هر صورتي كه داشته باشد و به هر صورت كه محقق شود، حوادث به مقتضاي آن امكان وقوع مييابد، پس نميتوانيم بگوييم كه عقل نسبي است. كتاب حاضر حاصل گفتوگوهايي است با رضا داوري اردكاني ـ از فيلسوفان معاصر ايران ـ كه يكي از آنها «عقل و زمانه» نام دارد. برخي ديگر از عناوين گفتوگوها عبارت است از: فلسفه با كليد سياست كوك نميشود؛ معجون علم ايراني؛ راه علم با علمسنجي هموار نميشود؛ فرهنگ و سياست فرهنگي؛ آموزش و فرهنگ؛ ما هنوز خود را به علوم انساني نيازمند نيافتهايم؛ نسبت اسلام و غرب؛ منورالفكري و روشنفكري؛ و تغيير اقتضائات مدرنيته ناممكن است.