به طور كلي مفهوم مصرفكننده، آگاه بودن از نيازها و برآورده ساختن آنهاست. فرهنگ مصرفكننده با قدرت بالقوۀ دروني خود، ضامن بقاي شيوههاي دلخواه زندگي است و نيازهاي افراد را برآورده ميكند. فرد مصرفكننده بايد شخصیتي مدرن و كاردان داشته باشد. مصرفكنندهاي كاردان است كه به رابطۀ ميان آزاديخواهان، شخصيتها وجامعه پي ببرد. فرهنگ، نيازها، هدفها و فعاليتهاي مربوط به مصرف را خلق ميكند. اصول مصرف، همواره از نظر فرهنگي معنادار است و براي نوزايي هويت اجتماعي و فرهنگي مورد استفاده قرار ميگيرد. نويسنده در اين كتاب به فرهنگ مصرفكننده پرداخته و آن دسته از تئوريها و رويكردهاي فرهنگ مصرفكننده را مطرح كرده است كه با استفاده از آنها ميتوان نگرش مردم در خصوص فرهنگ مصرف در دنياي مدرن را سازماندهي نمود. در ادامه به مباحثي مانند رابطۀ بين نيازها و ساختارهاي اجتماعي، ماهيت و هويت جامعه پستمدرنيسم، نوزايي يا بازتوليد نظم اجتماعي، جايگاه تقسيمات اجتماعي دنياي مدرن امروز، و قلمرو خصوصي و شخصي افراد اشاره شده است.