طريقۀ درك ما از دنياي درونمان، در تصميمگيريهاي ما موثر است. تصميمگيرندههاي بزرگ، آنهايي نيستند كه بيشترين اطلاعات را گردآوري يا بيشترين زمان را صرف تفكر ميكنند، بلكه كساني هستند كه هنر برش نازك را دارند، يعني از بين خصوصيات يك مسئله، اصليترين آنها را جدا ميكنند. آنها، شواهد را يك به يك بررسي نميكنند، بلكه، آنچه را كه در يك نگاه درك كردهاند، مورد توجه قرار ميدهند. ناخودآگاه تطبيقي، بخشي از مغز است كه اين استنتاجهاي سريع از مسائل را براي انسان انجام ميدهد. طبق نظريههاي جديد، ناخودآگاه تطبيقي مانند يك رايانه است كه آرام و سريع دادهها را پردازش ميكند تا ما مثل يك انسان رفتار كنيم. تئوري هنر برشهاي نازك باعث ميشود تا انسان با اطلاعات كم به شناخت كامل برسد كه اين هنر، جزء وجودي هر انسان است. مخاطبان در كتاب حاضر ميآموزند با تحليل برشهاي نازك مسائل، تصميمهاي مطلوب بگيرند. نگارنده در كتاب با ذكر مثالهايي، تئوري برش نازك را شرح ميهد و به خوانندگان كمك ميكند تا با درك اصليترين قسمتهاي يك مسئله، تصميمگيري كنند، آنها در كتاب با روانشناسي آشنا ميشوند كه ميداند چطور با مشاهدۀ چند دقيقهاي صحبت زوجها، طول زندگي آنها را پيشبيني كند؛ مربي تنيسي كه ميداند پيش از اصابت راكت با توپ آيا بازيكن خطا ميكند يا خير و....