انسان فقط داراي جسم بيروني نيست بلكه قدرت دروني يا روح را نيز داراست. روح ميتواند مجهولترين و نهفتهترين مساله بشري باقي بماند، زيرا كه قوانين و سننی جز قوانين و سنن ماده بر آن حاكم است. افراد بايد با شناخت و به كارگيري نيروي ادراك در رشد و تسلط بر درون خويش كوشا باشند. زيرا كه براي تغيير در زندگي و رسيدن به خوشبختي نخست بايد درون خويش را تغيير دهند. در آينده نيز تغيير بسياري به سرعت رخ خواهند داد و اگر افراد آمادگي رويارويي با آنها را نداشته باشند دچار كمبود، فقر مالي، جسمي و فكري و... خواهند شد. در نتيجه بايد متناسب با آن، در خويش تغييراتي را به وجود آورند و اين جز با شناخت و تسلط درون حاصل نميگردد. نگارنده در نتيجۀ تحقيقات خويش راهكارهاي چگونگي تسلط بر درون و نگرش برتر به زندگي را در قالب موضوعاتي چون: گفتوگو با درون «قاتل بيصدا»، روش نگرش به اتفاقها «برترين درجه»، و رفتار «راهي به سوي عمل» بيان كرده است.