امروزه مدرنيته ديگر انديشهاي نو نيست و تمام جهان را دربرگرفته است. مدرنيته در آغاز تنها يك سرمشق خاص تغيير بود اما اكنون كاملترين شيوه و مدل تغيير است. تغيير به دو صورت انجام ميشود. يا در گذر ايام و به صورت اداري يا به نحوي آمرانه. دو حالت، مدرنيته، مقابل آنچه در برابر زمان و تجدد مقاومت ميكند، بدل به عامل پيشرفت ميشود. كتاب حاضر نتيجۀ تحقيقي است كه به شكل گفتوگو با 16 كارشناس و متخصص ايراني و فرانسوي در زمينۀ تاريخ، فرهنگ و هنر ايران امروز صورت گرفته است و هدف از آن يافتن پاسخهايي در خصوص «رويارويي ايران با دستاوردهاي جهان مدرن» است. اين رويارويي و برخورد همواره به دو صورت قهرآميز و تراژيك، و تقليدي و كميك وقوع يافته است. به هر صورت امروز نتيجۀ اين قهر يا تقليد را ميتوان در جامعة ايران يافت. به عبارتي، مجموعۀ مسائلي كه ايران امروز با آنها درگير است نتيجۀ صد و پنجاه سال تاريخ ايران است كه در نزاعي پيوسته ميان سنت و مدرنيته شكل گرفته است. اما بر خلاف تاريخ غرب، نتيجۀ اين نزاع تاكنون در ايران به شكل قطعي اعلام نشده است. به همين دليل انسان ايرانياي كه امروزه حاصل ارزشها و جهانبيني تمدن ايراني است، نه انساني كاملا سنتي و نه مطلقا مدرن ميباشد. موضوع برخي گفتوگوها بدينقرار است: «ايران و انديشۀ ناسيوناليسم»، «شعر مدرن ايراني»، «تاثير معماري اروپايي در ايران»، «مطبوعات و مدرنيته در ايران»، «آشنايي با تئاتر مدرن در ايران» و «هدايت، چهرة روشنفكري مدرن».