آگاهي دادن به والديني كه فرزندانشان در معرض سوء استفادههاي مختلف قرار دارند، بيترديد يكي از مهمترين و شايد دردناكترين راهنماييها باشد؛ از آنجايي كه انواع سوءاستفادهها به ويژه نوعي خاص از «كودكآزاري» فاجعهاي غيرقابل انكار در دنياي امروز است و جز با پذيرش آگاهانه اين واقعيت به عنوان اولين قدم؛ نميتوان قدمهاي بعدي را براي جلوگيري از آسيب بيشتر كودكان برداشت نگارنده به تاليف كتاب حاضر اقدام كرده است. به اعتقاد وي: براي پيشگيري از نوع خاص «كودكآزاري» به هيچ وجه، كودكان مسئول نيستند؛ بلكه بزرگسالان هستند كه مسئولند. اگر كودكان بتوانند از خود مراقبت كنند بسيار آرماني است؛ اما آنها توانايي لازم (قدرت بدني، مذاكره، استدلال و...) را براي مقابله با بزرگسالاني كه ميخواهند از آنها سوء استفاده كنند ندارند. يكي ديگر از دشواريهايي كه كودكان در دفاع از خود دارند اين است كه ما به كودكان خود ميآموزيم از بزرگترها اطاعت كنند در نتيجه، اطاعت از آزارگر را نوعي اجراي آموزشهاي والدين خود ميدانند. دفاع از حقوق كودكان در سالهاي اخير يكي از بحثهاي مهم جوامع بينالمللي و مبارزه با كودكآزاري از مهمترين سرفصلهاي اين بحثهاست. چرا كه احساس درماندگي و عدم امنيتي كه اين كودكان تجربه ميكنند آنها را در معرض آسيبهاي بيشتر و عميقتري قرار ميدهد كه مقابله با آن جز با مداخلۀ سريع، مدبرانه و محبتآميز والدين ممكن نيست.