"حامد" ـ دوست راوي ـ چند روز پيش از مرگش با راوي دربارۀ وجود روح صحبت ميكردند. حامد در صحبتهاي خود از تلاش پزشكان بلژيكي براي مشاهدۀ روح يك بيمار دم مرگ و عدم موفقيت آنها سخن ميگويد. اما راوي گفتههاي حامد را تكذيب ميكند. پس از مرگ حامد راوي زماني كه به منزل برميگردد با صداهايي گنگ و مبهم، كه گويي صداي روح است، مواجه ميشود. مجموعۀ حاضر مشتمل است بر 13 داستان كوتاه كه "اگه تو بميري" يكي از آنهاست. عناوين برخي ديگر از داستانهاي كتاب بدينقرار است: سمعك؛ تعقيب؛ اشك؛ قرص؛ يوسف؛ كركسها؛ و راز مرگ پرندگان پارك بيدزار.