"مينا" كه به سختي و پا به پاي همسرش به كار در شركت مشغول است، شبي متوجه ميشود كه خانوادۀ جديدي در همسايگيشان ساكن شدهاند. اما او كه تمام زندگياش برنامهريزي شده و از پيش تعيينشده است، به آن بيتوجه ميماند و حتي پيشقدم شدنهاي زن همسايه براي آشنایي را ناديده ميگيرد. اما هنگامي كه زن، از وي دعوت ميكند در سفر زيارتي دو روزه به قم با او و دوستانش همراه شود، بالاخره پذيرفته و همراه گروهي كه هيچيك از آنها به جز همسايهاش را نميشناسد، بدون اين كه به زيارت اعتقادي داشته باشد، راهي سفر ميشود. با اين وجود در قم، حال و هواي مذهبي اطراف و رفتارهاي زيباي زن همسايه، او را به قدري تحت تاثير قرار ميدهد كه آرزو ميكند هميشه در آنجا بماند و هرگز به شهر خويش بازنگردد. كتاب پيش رو دربردارندۀ 10 داستان كوتاه تحت اين عناوين است: آنها؛ خانهها؛ بود و نابود؛ اژدها؛ چند ثانيه بعد؛ نارنجي؛ ناديا؛ محرمانه؛ روياي نو؛ و شهر يك نفره.