نبود اخلاق شهروندي؛ يعني نپذيرفتن مسئوليت از جمله كاستيهاي جدي جوامع گفتوگويي است كه فرهنگ خشونت و خودپسندي فردي و جمعي بر آن غالب است. آگاهي يافتن از مسئوليت در قبال ديگري به معناي بازيافتن انسانيت انسان است. غير از اين، مسئوليت پذيري شهروندي فقط در محدودۀ اخلاقيات حاكم توصيف ميشود و پويايي گفتوگويي و دموكراتيك خود را از دست ميدهد. بنابراين مسئوليت هر يك از ما در قبال ديگري به همان اندازه مهم و تعيين كننده است كه در قبال شكنندگي كرۀ زمين. به عبارت ديگر خطر بي معنايي و پوچي كه به مناسبت نبود اخلاق مسئوليت، جامعۀ انسانها را تهديد ميكند، اينك به خطري جهاني تبديل شده است كه قادر خواهد بود زيستگاه انساني را به نابودي بكشاند. بي ترديد انسان آنگاه مسئول خواهد بود كه از موقعيت خود در جهان آگاه شود. بدون چنين آگاهي گزينش هاي روزانۀ ما صرفا تصميمهاي خودپسندانهاي است عاري از هرگونه اعتبار اخلاقي و معنوي. اخلاق، بزرگداشت زندگي است، نه نفي آن؛ از اين رو مسئوليت شهروندي و انساني در مبارزه با حكومت شر و حاكميت خشونت معناي واقعي خود را خواهد يافت. نگاهي بي تفاوت به سياست هاي ضدبشر در تاريخ، فراموشي بشر در تاريخ و گسترش خشونت در جوامع انساني را در پي خواهد داشت. نگاه بي تفاوت به گناهان گذشتۀ بشري موجب تكرار آنها در آينده خواهد شد. ولي زماني در تاريخ فردي، شخصي پديد ميآيد كه به تاريخ انسانها بينديشد و آنگاه به هوش ميآيد كه زمان براي انسان بودن فرا رسيده است. كتاب حاضر شامل مجموعۀ سخنرانيها و مقالات نگارنده است كه موضوع محوري همۀ آنها از يك سو رويارويي و درگيري انسان با مسألۀ خشونت در جامعه و سياست و از سوي ديگر شكلگيري اخلاق به صورت مبارزه با شر و بدي و فراهم آوردن گسترۀ گفتوگو با ديگري است.