تولد كودك باعث ميشود تا بسياري از عادات و رفتارهاي والدين در خانواده تغيير كند و در كنار شادي ناشي از تولد، نگرانيهايي نيز پديدار شود. ما در جامعهاي زندگي ميكنيم كه مدام تصويري از كودك "كامل" به ما ارائه ميدهد؛ يعني كودكي كه هميشه ميخندد، خوب غذا ميخورد و خوب هم ميخوابد. در چنين جوي، گاهي پذيرفتن اين نكته كه كودك ما تا اين اندازه كامل نيست كار دشواري است. هدف نگارنده از نگارش اين كتاب اين است كه دركي بهتر و كمدلهرهتر از مشكلات خواب كودك يا نوزاد داشته باشيم و با جوانب گوناگون آن آشنا شويم. پدر و مادر حتي اگر فرزند اولشان باشد، باز خوب ميدانند كه چه چيزهايي به او آرامش ميدهد. اما گاهي اين تلاشها كافي به نظر نميرسد؛ كودك دچار مشكل ميشود و والدين هم راهي براي آرام كردنش پيدا نميكنند، در چنين مواقعي ممكن است پدر و مادر مهارت يا قابليتهايشان را زير سوال ببرند، بدينترتيب، شايد نخستين هدف نگارنده دادن اطمينان به پدر مادرهاست تا به اين ترتيب، صرف وجود چند شكل عادي، كاري نكنند كه مشكلاتي واقعي و جدي در چارچوب خانه و خانواده مستقر شود. در بين اين مشكلات روزمره و عادي، وي به مسالۀ خواب ميپردازد، زيرا خواب در رشد كودك نقشي اساسي دارد. در خواب است كه كودك به شناختهاي جديد دست مييابد و عملكردهاي مغزي خود را كاملتر ميكند. از سوي ديگر خواب بر رفتار نيز تاثيرگذار است؛ يعني كودكي كه بد يا كم بخوابد ممكن است خيلي حساس و يا گاهي نيز گوشهگير شود. از ديگر اهداف نگارنده، ايجاد پيوند ميان والدين و روانشناسان به منظور طرح پرسشهاي بجا و مشخص در باب درك دادههاي روانشناختي در رابطۀ ميان والدين و كودك است.