چنانچه هر ديني براي خود دنيايي متنوع و پيچيده باشد كه در امتداد زمان و مكان گسترش مييابد، در اين صورت، دنياي اديان بيش از پيش چنين خواهد بود. محققي كه در زمينۀ علوم اديان، با چنين گسترش و تنوع عظيمي كار ميكند، چارهاي ندارد جز اينكه در زمينۀ يك جهان ديني خاص، كارشناسي و متخصص شود. مطالعۀ تطبيقي اديان فقط از طريق تجزيه و تحليل دقيق اين عوالم ديني خاص امكانپذير ميباشد، اما خود اين تجزيه و تحليل داراي ابعادي متعدد و چند جانبه است: تاريخي، جامعهشناختي، قومشناختي، فلسفي، سياسي، حقوقي (فقهي) و... كه هريك، به رغم مشابهتها و روابط دروني متقابل فراواني كه بين آنها وجود دارد، موضوع خود را به شيوۀ خاص به وجود آورند. هرچند كه هريك از عوالم ديني، از ديدگاههاي مختلف، به صورتهاي گوناگوني ظاهر ميشوند، ولي وحدت يك نگرش يا ديدگاه خاص، با طرح سوالهايي معين اين فرصت را به دست ميدهد كه مجموع جهانهاي مذهبي مورد مطالعه و بررسي قرار گيرد. در كتاب حاضر، بر روي اديان و بيشتر بر روي جامعهشناسي آنها تاكيد شده است. نويسنده در كتاب در پي آن است تا دريابد اولين گروه از علماي علم الاجتماع يا جامعهشناسي، امور ديني را چگونه مد نظر قرار ميدادند، ديدگاه جامعهشناسي نسبت به اديان چگونه به تدريج شكل گرفته و تكميل شده است و بالاخره اين كه جامعهشناسان معاصر موقعيت مذهبي (ديني) واقعي عصر حاضر را چگونه تجزيه و تحليل ميكنند.