fiogf49gjkf0d
شرق يك مفهوم فرهنگي است و جامعۀ بزرگ شرق به عنوان يك واقعيت در موجوديت تاريخي، تمام سرزمينهايي را كه از شمال آفريقا تا درۀ سند، و از آسياي مركزي تا اقيانوس هند قرار گرفتهاند دربرميگيرد؛ جامعهاي كه ساكنان آن با وجود تفاوت در اديان، مذاهب و زبان، در گذشتۀ تاريخي مشترك چندهزارساله، از نظر فرهنگي و قومي با يكديگر تركيب شدهاند و تاريخ هريك از اجزاي آنان، بخش جداناپذير از تاريخ مشترك جامعۀ بزرگ شرق است. حكام محلي و سلاطين در زمانهاي مختلف توانستهاند بخشهايي از اين جامعه و سرزمين را تحت تسلط خود درآورند، اما اين امر دليل بر وجود فرهنگها يا تمدنهاي مختلف نبوده و نيست. تاريخ اين جامعۀ بزرگ را از نظر اقتصادي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي ميتوان به دو دوره تقسيم كرد: دورۀ نخست كه از تشكيل سكونتها و جماعات اوليه، سازمانهاي اجتماعي، دولتها و طبقات اجتماعي آغاز ميشود و در طي چند هزار سال ميتوان تداوم و تركيب تمدن، فرهنگ و قوميت ميان ساكنان آن را با وجود تغيير محل مراكز قدرتهاي نظام و سلطنتها نشان داد؛ دورۀ دوم نيز با شروع نفوذ و سلطۀ كلنياليسم و امپرياليسم سرمايهداري آغاز شده و هنوز هم ادامه دارد. تهاجم اقتصادي، نظامي و سياسي در اين جامعۀ بزرگ همچنان ادامه دارد و در اين ميان باستانشناسي و تاريخ اين سرزمين نيز از تحريفها و تخريبها مصون نمانده است. همچنين خطوط مرزي كنوني در جامعۀ بزرگ شرق، محصول سلطۀ استعمار بر اين نواحي در قرون اخير است كه تلاش ميكند همين مرزبندي را به دوران باستان انتقال دهند و بدينسان به ساكنان هريك از اين كشورها، يك هويت كاذب سياسي كه به هيچوجه مطابقتي با هويت تاريخي و فرهنگي مشترك آنها با جامعۀ بزرگ شرق ندارد، تزريق كنند. در كتاب حاضر مطالبي دربارۀ مسائل مربوط به باستانشناسي، زبانشناسي، تاريخ هنر، و اديان جامعۀ شرق بيان شده است. در كتاب تنها به ذكر كليات در روابط ميان اقوام و سرزمينهاي جامعۀ بزرگ شرق بسنده شده است. برخي از اين مناطق و اقوام در جامعۀ بزرگ شرق عبارتاند از: تپه زاغه، تپه حصار، بينالنهرين، كرمان، سيستان، ازبكستان، تركمنستان، افغانستان و... و اقوام كالي، لولوبي، گوتي و....