عده‌اي عقيده دارند، مدير كسي است كه تشكيل گروه مي‌دهد، راهنمايي مي‌كند و به اهداف خود مي‌رسد. اما مدير خوب بايد فردي شرافتمند باشد، سرمايه‌هاي نهان وجودي خويش را آشكار كند و بداند در چه مواقعي مي‌تواند تاثير مثبت بر روي ديگران بگذارد، به ديگران انگيزه‌ بدهد تا به سوي اهداف بالاتر حركت كنند، براي موفقيت‌هاي مختلف بينش‌هاي مختلف خلق كند و بيش‌ترين بهره را از توانايي خويش ببرد. مديران شايسته به قانون احترام مي‌گذارند. چنين مديراني به خوبي مي‌دانند كه اصولي مشخص و واضح براي اجراي اخلاقي روابط خانوادگي، عملكرد كاري و امور اجتماعي ـ حتي امور ديني ـ باعث ترويج رفتارهاي توام با ارزش‌هاي اخلاقي مي‌شود. مديران لايق به خوبي ارتباط برقرار مي‌كنند؛ در ضمن وقت صرف مي‌كنند تا بهترين كلام را براي هر موقعيتي انتخاب كنند. آن‌هايي كه محترمانه مديريت مي‌كنند، در برابر تاثيرگذاري غلط و خطايي كه با عمل يا حرفي بخصوص ايجاد شده، حساس هستند و به سوي افرادي دست دراز مي‌كنند كه تغيير وتحول در آن‌ها تاثير مي‌گذارد.