نگارنده در اين مجموعه ويژگيهاي خاص زنان و مردان را در راهبري و ادارهي سازمانها مطرح كرده است. فصل نخست مربوط به چشمانداز رهبري براي بهبود روابط ميان زن و مرد در محيط كار است. در فصل دوم، تعريفي از رهبري ذكر ميگردد كه بيشتر زنانه و مبتني بر ارتباط و تعاريفي بيشتر مردانه و مبتني بر نتايج است در فصل سوم انواع پارادايمهاي مختلف با توجه به نقش جنسيتها كه در سرتاسر زمان وجود داشته بيان ميشود. در فصل چهارم تفاوتهاي زيستشناختي، فيزيكي و روانشناختي تجزيه و تحليل شده و طي آن تفاوت مغزي زنان و مردان و همچنين مغز سختافزار و ذهن نرمافزار بازگو شده است. فصل ششم شامل پرسشنامهي خودارزيابي زنان و مردان است كه در آن ويژگيهاي رهبري مردان و زنان بررسي شده است در فصل هفتم سير تطور الگوهاي رهبري مديران از دههي 1970 به بعد تشريح شده است در فصل هشتم ضمن تبيين اجزاي دنياي رهبري، به ويژگيهاي لازم مردانه و زنانه براي رهبري بهتر سازمانها اشاره ميشود. در فصل نهم و دهم به ترتيب دربارهي "زبان رهبري" و "تجلي رهبري كامل" بحث ميشود. در اين فصول، ويژگيهاي رهبري مديران زن و مرد، و برداشت هر يك از جنسيتها از ويژگيها بررسي ميگردد. در كتاب اينگونه نتيجهگيري شده است: "رهبري در آينده به اين تركيب بينظير احتياج دارد مردان نياز دارند تا امتيازات زنانه رهبري را بياموزند و زنان نيز لازم است امتيازات مردانه را فراگيرند".