fiogf49gjkf0d
همهي افراد به دنبال نشانههايي هستند كه دريابند شخص مقابلشان چه احساسي دارد تا نسبت به آن احساس بيتوجه نباشند، زيرا در ميان نهادن چنين اطلاعاتي چه با كلمات و چه با رفتار براي بهبود بخشيدن به هر رابطهاي لازم و ضروري است. خواستهها يا واحد بنيادين ارتباطات عاطفي، پرسشها، نگاهها، حالت چهره و... حركاتي هستند كه نشان ميدهند فردي خواهان ارتباط برقرار كردن است. حال اين پاسخ به خواسته و نياز او ميتواند مثبت باشد. افرادي كه در بيان خواستههاي خويش مشكل دارند يا به خواستههاي ديگران پاسخ منفي ميدهند كساني هستند كه با اختلافات بيشتري در زندگي با افراد مواجه ميشوند؛ اختلافاتي كه اگر ميتوانستند نيازها و خواستههاي عاطفي ديگران را بپذيرند و يا با آنها به جاي جر و بحث به گفتوگو بنشينند، هرگز به وجود نميآمدند. در نتيجه اين نكته وجود دارد كه فرآيند بيان خواستهها تاثير عميقي بر روي روابط باقي ميگذارند و چنين اشخاصي كه در برقراري رابطه ضعيف هستند ممكن است در زندگي از تنهايي، عدم رضايت و عدم ثبات زيادي برخوردار شوند كه هريك از اينها ميتواند فشار روحي و همچنين انواع مسائل بدني و روحي را براي فرد ايجاد كند. از اينرو نگارندگان در جلد اول از مجموعهي "درمان و بهسازي رابطه" سه گام بهسازي رابطهها را بيان كردهاند. اين سه گام عبارتاند از: روشي را كه با آن خواستههاي خود را ابراز ميكنيد يا به انتظارات ديگران پاسخ ميدهيد، تجزيه و تحليل كنيد؛ شناسايي كنيد، نظامهاي فرماندهي عاطفي مغزتان چگونه بر فرايند ابراز خواستهها تاثير ميگذارد؛ و بررسي كنيد چگونه توارث عاطفي روي توانايي شما در برقراري رابطه با ديگران و شيوهي ابراز خواستهها و انتظارات شما تاثير ميگذارد.