fiogf49gjkf0d
مباني نظري طرحهاي شهري در ايران عمدتا برخاسته از مصوبات شوراي عالي شهرسازي و معماري ايران و نيز متكي بر قانون "تغيير نام وزارت آباداني و مسكن به وزارت مسكن و شهرسازي" است. اما ديدگاههاي نظري آن از جريانات توسعهي شهري در سطح جهاني سرچشمه ميگيرد. جريان توسعهي شهرنشيني در ايران با يك قرن تاخير نسبت به جوامع صنعتي رخ داد و حاصل توسعه، شكل گرفتن تجمعات عظيم انساني و اسكان در مجموعههاي بيانتظام شهري است. ناكارآمدي طرحهاي توسعهي شهري در دو دههي اخير، شهرسازي كشور را با بحران مواجه كرده است. از اين رو وزارت مسكن و شهرسازي به منزلهي متولي اين امر، كميتهاي براي بازنگري در ساختار قوانين و مقررات شهرسازي و شرح خدمات تهيهي طرحهاي شهري تشكيل داد كه حاصل كار آنها بازنگري در شرح خدمات طرحهاي جامع و عرضهي رويكردي جديد به طرحهاي توسعهي شهري با نام "راهبردي ـ ساختاري" بود. براي نفي قطعيت طرحهاي جامع بايد راهحلهاي نوين مطابق با زندگي معاصر همچون تفكر ساختارگرايي مطرح شود بدينمعنا كه جهان داراي ساختار است. از ديگر مولفهها نبود قاطعيت و جزميت در طرحهاي شهري است در حالي كه طرحهاي جامع همواره مدعي جامعيت در زمان و موضوع هستند كه اشتباه است. كتاب حاضر حاصل مشاركت مولفان كتاب در بيش از 40 طرح توسعهي شهري و منطقهاي است و با هدف ياري رساندن به برنامهريزان و طراحان شهري، طي فرايند برنامهريزي، طراحي و اجرا و نيز دستيابي به سامانهي بهينهاي از فضاها و مكانهاي شهري تهيه شده است. اين كتاب ميتواند به منزلهي يكي ازمنابع اصلي درس بهسازي و نوسازي شهري در هر سه رشتهي شهرسازي (برنامهريزي و طراحي)، جغرافيا و برنامهريزي شهري و معماري در مقاطع كارشناسي و كارشناسي ارشد مورد استفاده قرار گيرد.