fiogf49gjkf0d
در جامعهشناسي ادبيات با سنتها يا رويكردهاي گوناگون همچون اجتماعيات در ادبيات، توليد فرهنگي، ادبي، ديالكتيكي، انتقادي، آفرينش ادبي و... روبهرو هستيم و جامعهشناسان هريك اين يا آن رويكرد و برنامهي پژوهشي را بيشتر بنا بر منطق ناخودآگاه يا ذوق و پسند يا دليل و منطق خودآگاه ميپذيرند و در اين يا آن سنت به پژوهش ميپردازند. گسترهي چندبعدي جامعهشناسي ادبيات در جهان را برآيند نتايج پژوهشي همهي محققان و دستاندركاران آن ميسازد. دو سنت انتقادي، جامعهشناس از طريق تحليل متون ادبي، در صدد يافتن نشانهها و فرانمودهاي آگاهي جمعي هر مكان ـ زمان و شناخت تحولات آن در ارتباط با تحولات اقتصادي ـ اجتماعي و فرهنگي است. محقق اين شاخه به شناخت تغييرات كمي و كيفي ساختار آگاهي جمعي علاقهمند است و ميكوشد تا به روشنتر شدن پيوندهاي ظريف و نامرئي بين شالودههاي اقتصادي و فرهنگي جامعه كمك كند. بنا به گفتهي "گلدمن" يكي از برجستهترين نمايندگان اين گروه تحقيقاتي در سنت انتقادي "لئولوونتال" است. كتاب حاضر، ترجمهي فارسي شماري از مقالههاي او دربارهي جامعهشناسي ادبيات و شخصيتهايي همچون بنيامين و آدورنو است. لئولوونتال (1900-1993)، جامعهشناس آلماني، از نخستين اعضاي هستهي اصلي مكتب فرانكفورت، استاد و رييس بخش جامعهشناسي دانشگاه بركلي بود. او با ديدي كاملا انتقادي به بررسي ادبيات داستاني قرن نوزدهم و بيستم اروپا و آمريكا پرداخت و در حوزهي جامعهشناسي ادبيات، ارتباطات اجتماعي، فرهنگ همگاني و افكار عمومي كتابها و مقالههاي بسيار از خويش به يادگار گذاشت. وي ضمن تحليل آثار نويسندگان مليتهاي مختلف به شناختي از محتواي آگاهي جمعي دست يافت و از پيوندهاي ظريفي سخن گفت كه بين شالودههاي اقتصادي و فرهنگي جامعه وجود دارد.