fiogf49gjkf0d
بسياري از افراد احساس ميكنند كه در دام شغلشان اسير شدهاند و داراي شغلي ملالآور و خستهكننده هستند. آنها به دنبال شغل متفاوتي هستند. اما دقيقا نميدانند چه ميخواهند؛ افرادي كه روياهايي در سر دارند ولي راه عملي كردن آنها را نميدانند. براي رهايي از اين احساسات خستهكننده چهارگام وجود دارد، اول بايد يك رويا داشته باشند، دوم بايد برنامهاي براي عملي كردن آن تهيه كنند، سوم بايد به تبادل نظر دربارهي تغييرات بپردازند و چهارم بايد دست به عمل بزنند. نگارنده نيز در كتاب حاضر به اين موضوع پرداخته كه انسانها ميتوانند برخي از كارها را نپذيرند و هركاري كه دوست دارند، انجام دهند و روياهايشان را عملي سازند. نگارنده موضوعاتي مثل: شغل، حقوق، مستمري و ترس از شكست را همانند پنير ميداند؛ يعني چيزي كه انسان را در تله نگاه ميدارد و تاكيد ميكند كه خواننده، پنير و آنچه كه مانع حركت وي ميشود را رها كند تا به هدف خويش برسد. وي اطلاعاتي را عرضه كرده كه افراد با گنجاندن آنها در برنامههاي خويش ديگر شكست نميخورند و به رهايي از چيزهايي كه آنها را آزار ميدهد ميرسند و درمييابند كه چه چيزي تا به حال آنها را در تله نگه داشته است.