fiogf49gjkf0d
"مترجمان"، لغتي است بسيار قديمي كه پيشينهي آن به زبان آشوري ميرسد. واژهي "مترجمان"، همچنين "ترجمان" از زبان آرامي به عبري سپس به عربي، تركي، ايتاليايي، فرانسوي، انگليسي و به بسياري از زبانهاي ديگر راه يافت. قديمترين بحث ترجمه دربارهي ترجمهي مقدس از عبراني به آرامي است. در برخورد اديان صاحب كتاب با مسالهي ترجمه، تفاوتهاي جالبي به چشم ميخورد. يهوديان از همان ابتدا بر آن بودند كه ترجمهي نوشتههاي مقدس، جايز است. در نظر مسيحيان، ترجمهي انجيل نه تنها جايز بلكه واجب است و برخي از ترجمهها خود تقدس دارند. موضع مسلمانان از سوي ديگر كاملا متفاوت است؛ ترجمهي قرآن نه تنها تشويق نميشود. بلكه قدغن شده است. از قرآن البته ترجمههايي شده است آن هم به اين دليل كه بيشتر معلمان امروزي با زبان عربي آشنا نيستند و كلام الهي بايد به نحوي به آنها افاده شود. كتاب حاضر پس از ذكر تاريخچهاي از "ترجمه" حاوي مقالاتي است در نقد چند ترجمه كه عبارتاند از: نقد ترجمه "پيشهي پرمخاطره/ فردريك بوش"، "جامعهي باز و دشمان آن/ كارل پوپر"، "توپ مرواري/ صادق هدايت"، "يكي بود و يكي نبود/ محمدعلي جمالزاده"، "مليت و زبان/ شاهرخ مسكوب"، "دنياي سوفي/ يوستاين گرور"، نيز "نقدي بر ترجمهي كتاب نثرنويسي فارسي/ حسن كامشاد". مقالهاي با عنوان "كتاب ـ كتاب اين هم كتاب" و خاطراتي از شاهرخ مسكوب در بخشهاي پاياني كتاب فراهم آمده است.