fiogf49gjkf0d
"پوپر"، يكي از پرنفوذترين متفكران قرن حاضر است كه تاثير او در بسياري از حوزههاي علم، فلسفه، علوم انساني و اجتماعي، پنهان يا آشكار احساس ميشود. از همه مهمتر اينكه اصولي كه او در سياست و كشورداري عرضه داشت و استوار كرد، اكنون سرچشمهي الهام دوستداران آزادي و پايبندان به حقوق انساني و نسل رزمجوي معاصر شده است. پوپر، از لحاظ احساس و عواطف، سخت صبغهي سوسيال دموكراتيك دارد. برخي از جنبههاي تعبير او از هراكلبوس و افلاطون شايد بتوان ماركسيستي عاميانه خواند، به معناي اينكه در آن بر خاستگاه و محيط اجتماعي آنان تاكيد معتنابه ميشود، و خصلت نامترقي عقايد سياسي ايشان كليد تعقلشان به شمار ميرود. پوپر با نهضت كارگران اتريش ابراز همدردي راستين ميكند، ولي وقتي به خاطر طرفداران نظريات محافظهكارانه و ارگانيك دربارهي جامعه و هواخواهان سياست آزادگذاري ميرسد، حملاتش كوبنده ميشود. ميتوان گفت كه پوپر با در نظر داشتن آراي خويش در معرفتشناسي، تعبير مجددي از نظريهي دموكراسي عرضه ميكند، همچنين بر اهميت اين موضوع تاكيد ميكند كه بتوان به وسيلهي صندوق راي در انتخابات از شر حكومتها خلاص شد نه به زور. در عين حال، پوپر نگرانيهاي قوي اخلاقي نيز دارد. در زمينهي سياستگذاري اجتماعي و دولتي، او به چيزي سفارش دارد كه سودنگري منفي خوانده شده است، يعني توجه به درمان دردهاي اجتنابناپذير. اما اين تنها رگه در تفكر اخلاقي او نيست. پوپر آشكارا دربارهي آزادي و بهرهوري فرد و حمايت از آسيبپذيران دغدغه به دل دارد. از اين گذشته رگهاي از استدالالهاي صريحا اخلاقي در كار پوپر ديده ميشود كه ميان انديشههاي وي در معرفتشناسي و اخلاق، روابط متقابل برقرار ميسازد، و او در آن برپايهي معرفتشناسي، تعبير تازهاي از "امر مطلق" كانت عرضه ميكند. در كتاب حاضر انديشهي سياسي كارل پوپر ـ فيلسوف برجستهي معاصر ـ به شيوهي انتقادي بررسي شده است. فصل پاياني كتاب تحت عنوان "ارتباط كارل پوپر با جهان معاصر" نيز به مقايسهاي ميان آراي او و انديشهي فيلسوفان پستمدرن اختصاص دارد.