fiogf49gjkf0d
سياست تطبيقي در رشتهي علوم سياسي، رشتهاي فرعي به شمار ميآيد كه مبارزه بر سر كسب قدرت را بين كشورها مقايسه ميكند. كارشناسان اين رشته اميد دارند با مطالعهي انواع گستردهاي از كشورها، شناختي بهتر از كشورهاي مورد مطالعه و نيز نظامهاي سياسي موجود در كشور خود به دست دهند. نويسنده در آغاز اين كتاب، سياست تطبيقي را تعريف و بحثها و پژوهشهاي مرتبط با آن را عرضه كرده است. او مطالعهي خود دربارهي نهادهاي اصلي سياست را با پرداختن به مسالهي دولت آغاز كرده و سعي دارد با بررسي سرشت و ريشههاي دولت، راههاي متفاوتي را براي مقايسهي ميان دولتها به دست آورده و انواع مشروعيت و تمركزگرايي و تمركززدايي در دولتها را بررسي كند. وي در ادامه به بحث ملت و هويت، منابع و الگوهاي ستيزهي قومي و ملي، نگرشها، ايدئولوژي و فرهنگ سياسي در جامعه ميپردازد. آنگاه اقتصاد سياسي، اقتدارگرايي، دموكراسي، انواع دموكراسيهاي پيشرفته، كمونيسم و فراكمونيسم،كشورهاي كمتر توسعهيافته را در صورت نياز با جزيياتي چون منابع، تعريف، قواي اجرايي، نوع حكومت، نحوهي كنترل سياسي، چالشها و فرصتها، پايهريزي رژيمها و چالشهاي توسعه بررسي كرده است. وي در پايان به تفصيل به دگرگونيهاي گستردهي اخير در عرصهي سياست، اقتصاد و جامعه، كه با نام جهاني شدن مطرح هستند، اشاره كرده است.