در اين مجموعه 16 داستان كوتاه با موضوعات مختلف جمع آمده كه عناوين برخي از آنها عبارت است از: شكارچي گوزن، از ميان غبار، برنده و بازنده، يك دسته موي سياه، بود و نبود، از هيچكس خبري نيست، مثل هوايي مهآلود، اين مادر غمديده، جادوگر، وقتي قرار است بيايند ميآيند، و شوخي. براي نمونه "شكارچي گوزن" روايت دانشجوي شاعري است كه ادعا دارد با فشنگ خود پشت كوهها گوزن شكار كرده است. وي پس از چندي ناپديد شده و سرانجام خبري ميرسد كه ميان كوههاي بروجرد با گلوله كشته شده است. در مجلس ختمي كه به مناسبت مرگ اين جوان برگزار ميشود، برخي ميگويند كه شكارچي گوزن، خودش را شكار كرد. "اين سرزمين سراچهي شعر است" نقد داستان "شكارچي گوزن" بخش پاياني كتاب را تشكيل ميدهد.