براي بسياري از افراد، زندگي پس از طلاق مانند ظرف شكستهاي است كه فرد براي ادامهي آن بايد بتواند اجزاي شكستهي آن را جمعآوري كند. در اين دوره ميتوان احساسات عميق عاطفي مانند ياس، نااميدي، انتقام، مقابله به مثل و درماندگي را تجربه كرد. اين افراد، براي زندگي پس از طلاق بايد راه تازهاي را در پيش گيرند و البته به زماني نياز دارند كه براي آرزوهاي بربادرفتهي خود به سوگ بنشينند و سرانجام به اين حقيقت پي ببرند كه بايد از گذشته دل بكنند. نگارندگان در كتاب حاضر براي كنار آمدن با چنين شكستي، روشي در 18 مرحله معرفي ميكنند؛ در اين روش مراحل سازگاري و انطباق با طلاق به صورت هرم وار نشان داده ميشود كه به شكل كوه است. در واقع بازسازي، بالا رفتن از كوهي است كه انجام آن براي همه آسان نيست. برخي از افراد قدرت و توان ندارند كه خود را به قله برسانند و درميانهي راه توقف ميكنند. بعضي ديگر قبل از آنكه چيزي ياد بگيرند، دوباره ازدواج ميكنند، عدهاي هم پا پس ميكشند و به غار كوچك درون خود پناه ميبرند. و متاسفانه عدهي معدودي نيز در برخورد با اولين صخره خود را به پايين پرت ميكنند. هريك از اين مراحل (خشتها) نمايندهي احساس و نگرشي خاص است كه فرد بايد تكتك آنها را طي كند تا به قله برسد. اين مراحل به ترتيب عبارتاند از: انكار، ترس، سازگاري، تنهايي، دوستي، طرد شدن، غم، خشم، رها كردن، خود ـ ارزشمندي، انتقال، صداقت، عشق، اعتماد، تمايلات جنسي، استقلال، هدفمندي، و آزادي.