اصطلاح انگيزش از فعل لاتين movere به معني حركت دادن مشتق شده است. انگيزش بيشتر در قالب نيروهاي دروني، صفات پايدار، پاسخهاي رفتاري به محركها و مجموعهاي از باورها و عواطف، مفهومسازي شده است. بر اين اساس كتاب حاضر انعكاسي از تحولات نظري در روانشناسي انگيزش به طور كلي، و انگيزش در تعليم و تربيت به طور خاص است. در كتاب به انگيزهي پيشرفت و عوامل شخصي و موقعيتي موثر بر آن پرداخته شده، كه به عوامل درون مدرسه مربوط ميشود. عوامل اجتماعي فرهنگي انگيزش از مطالب ديگر مورد بحث كتاب است كه غالبا در مباحث و منابع مربوط به انگيزش در تعليم و تربيت و پيشرفت دانشآموزان كمتر به آن توجه شده است. در بخش "انگيزش و پژوهش" نقش نظريه در مطالعهي انگيزش بررسي گرديده است. در "سنجش انگيزش" به انتخاب تكاليف، تلاش، پشتكار، و پيشرفت به عنوان شاخصهاي عمومي انگيزش اشاره شده است. نظريهي شناختي اجتماعي، نقش اهداف و هدفگزيني، انگيزش دروني، نقش علاقه و عاطفه در انگيزش پيشرفت، اثرات معلم و كلاس درس، نقش مدارس در انگيزش و اثرات اجتماعي ـ فرهنگي، عنوانهاي بخشهاي ديگر كتاب حاضر هستند كه به انگيزش در تعليم و تربيت و خاستگاه آن با تكيه بر نظرات انديشمندان و صاحبنظران حوزهي آموزش و پرورش اختصاص دارد.