بخشي از تابوهايي كه بيچون و چرا در جهان امروز به عنوان "حقايق مسلم تاريخي"،" پذيرفته شده و هرگونه پرسش در كم و كيف آنها نيز محكوم و مردود است، تابوهايي است كه به وسيلهي قدرتهاي پيروز جنگ جهاني دوم از طريق رسانهها و سپس ناشران، دانشگاهها، مدارس و محالف سياسي، اجتماعي، فرهنگي و... القا گرديده است. در ادبيات رسمي تاريخ معاصر ادعا ميشود كه جنايات ناسيونال سوسياليسم، بخصوص دربارهي هولوكاست، در كل تاريخ "بيسابقه" و "غير قابل مقايسه" بوده است. هدف از طرح موضوع "بيسابقه بودن" جنايات نازيها در واقع منحرف كردن دايمي نگاهها از ديگر جناياتي است كه ابعادي غير قابل تصور دارند. در اين راستا نگارنده در كتاب حاضر در هفت فصل به شكست تابوها با اين عناوين پرداخته است: "نوپروري"؛ موفقيتهاي هيتلر در سياست اجتماعي ـ اولين تابو "تصاحب قدرت هيتلر و محورهاي اصلي سياست او"، "بازنگري در قرارداد ورسای "، "لهستان و مسالهي تقصير جنگ ـ دومين تابو"، "يهودستيزي" و "جنايات فاتحان جنگ و دشمنان پيشين".