ويژگي بزرگ هنر، شكل دادن به ماده به معناي ايجاد يك هارموني دروني و تلفيق كامل قالب و محتواست. با توجه به پيچيدگيها و تنوعي كه مظاهر گوناگون جوامع به آن دچار شدهاند، هنر نيز به همين ميزان دچار تنوع و پيچيدگيهايي شده كه رفتهرفته واسطههايي ميان آثار هنري و مخاطبان براي ترجمه، تفسير و تحليل آنها پيدا شده است. هنر در مواجهه با برخي از اين عوامل گاهي از آنها استفاده كرده و بر آنها تاثير گذاشته و گاهي نيز در اختيار آنها قرار گرفته است. اگرچه فرديت در ادراك اثر هنري تاثيري انكارناپذير دارد، اما فقط بخشي از محتواي زيباييشناسي و فكري اثر هنري را تشكيل ميدهند. در اين كتاب مباحثي در باب جامعهشناسي هنر، هنر و رسانه، مطرح گرديده است.