كاركرد موثر دانشگاه در تربيت نيروي انساني متخصص و آموزش شهروندان فرهيخته بيانگر نقش محوري آموزش عالي در روند بازسازي و نوسازي جامعه است. از اينرو تلاش براي فراهم آوردن شرايط مناسب به منظور ورود و جذب دانشآموختگان به توسعهي پايدار جامعه كمك موثري مينمايد. اثر حاضر پژوهشي در باب ضرورت توسعهي كيفيت در آموزش عالي به ويژه در علوم انساني است. نويسنده در كتاب با برشمردن عمدهترين چالشهاي فرا روي دانشگاهها از جمله ديوانسالاري، تعدد مراكز تصميمگيري، تمركزگرايي و آييننامههاي دست و پاگير آموزشي و پژوهشي، ارتقا و توسعه را مرهون تاكيد بر اهداف، روشها و شاخصهاي كيفي معرفي ميكند. موضوعات كتاب بدينقرار است: نقش آموزش عالي در توسعهي اقتصادي، علوم انساني: چيستي و چرايي، نگاهي به تاريخچهي تحولات آموزش عالي ايران، تحليل وضعيت آموزش و پژوهش در علوم انساني: آسيبشناسي عملكرد دانشگاهها در حوزهي علوم انساني، و راهبردهاي توسعهي كيفي: در جستوجوي الگوهايي براي بهبود كيفيت در علوم انساني. نگارنده در پايان پيشنهادهايي عرضه كرده كه از آن جمله است: 1- بازنگري اهداف، برنامهها و محتواي دورهها و روشهاي آموزش با تكيه بر اهداف روش دقيق و كيفي و با تاكيد بر شيوهي برنامهريزي بين رشتهاي، 2- لزوم تاكيد بر كارآمد كردن جريان تدريس از طريق آموزش، توسعه، و ارزيابي مهارتهاي حرفهاي اعضاي هيات علمي، 3- لزوم انجام اطلاعات لازم در انتخاب آموزش و توسعهي مهارتهاي مديران دانشگاهي و تاكيد بر شيوههاي نوين در مديريت، 4- لزوم توجه به اولويتهاي اساسي در برنامهها و فعاليتهاي آموزشي، 5- لزوم توجه دقيق به توقعات و نيازهاي مشتريان خدمات آموزشي و 6- تاكيد بر شيوههاي برنامهريزي استراتژيك براي تحقق اهداف استراتژيك.