مجلد چهارم از مجموعه پژوهشهاي تئاتر ديني به بررسي تفاوتها و اشتراكات ميان سهگونهي مهم نمايشي ـ تئاتر مذهبي قرون وسطي، تغذيه، و تئاتر نو (Noh) ـ برخاسته از سه دين بزرگ غربي و شرقي ـ مسيحيت، اسلام، و بوديسم ـ اختصاص دارد. بر اين اساس، نخست تعاريفي از دين و به ويژه اديان مورد بحث در اين تحقيق و رابطه و مطابقت ميان آنان عرضه گرديده و سپس به كلياتي در خصوص هنر ديني و نمايش مذهبي پرداخته شده است. در ادامه نيز با بررسي اجمالي در زمينهي سهگونه نمايش مذهبي پرداخته شده است. در ادامه نيز با بررسي اجمالي در زمينهي سهگونه نمايش مذهبي، متاثر از سه دين مذكور يعني نمايش مذهبي قرون وسطي (متاثر از مسيحيت)، تعزيه (متاثر از اسلام) و تئاتر نوي ژاپن (متاثر از بوديسم)، به وجوه تفاوت و مشابهت آنان از منظر تطبيقي اشاره گرديده و نتايجي از اين قبيل به دست داده شده است: 1- مهمترين و شايد آشكارترين شباهت ميان سهگونهي نمايشي ذكر شده آنست كه همگي به طبع موضوعات خاص خود و تحت تاثير مولفههاي ديني، عمدتا به مسائل و مضامين روحاني، قدسي و فرازميني پرداخته و همواره اشخاصي در رتبهي پيامبران و اوليا و يا قديسين و روحانيان، را به منزلهي شخصيتمحوري مورد توجه قرار دادهاند؛ 2- همين شباهت، البته به دليل تفاوت ديدگاه ديني و همچنين پيشينهي فرهنگي و اجتماعي در شرق و غرب، باعث ايجاد تفاوتهاي آشكار در مضمون و محتوا و در شكل و قالب اجرايي آثار گرديده است؛ 3- به لحاظ مضمون و محتوا، شباهت و نزديكي بيشتري ميان تئاتر مذهبي در قرون وسطي اروپا (مصائب و آلام مسيح (ع)) و تعزيهي ايران (مصائب حضرت سيدالشهدا حسين بن علي (ع)) قابل مشاهده است و اين شايد متاثر از قرابت ديني ميان اسلام و مسيحيت به منزلهي اديان توحيدي نسبت به بوديسم باشد؛ 4- از سوي ديگر در قالب و شيوههاي اجرايي (ساختار متن نمايشي، بازيگري، موسيقي، صحنهآرايي و...) برخلاف مضمون و محتوا، نزديكي و قرابت ميان شيوهي اجراي تعزيه و تئاتر نوي ژاپن بيشتر است. كه البته به قرابت فرهنگي و جهانبيني شرقي در اين دو گونهي نمايشي بازميگردد؛ 5- در برخي موارد نيز مانند زبان ارتباطي (نمايشي) شاهد تفاوتهاي آشكار ميان هر سهگونهي نمايشي هستيم.