در كتاب حاضر با تكيه بر يافتههاي پژوهشي طبيعت و ويژگيهاي زنان در ابعاد زيستي، تاريخي، روانشناختي و جامعهشناختي بررسي شده و ديدگاههاي مختلف در زمينهي زنان و فرآيند رشد و مشكلات ويژهي آنان در مراحل مختلف زندگي تحليل گرديده است. موضوعات كتاب عبارتاند از: پيشينهي روانشناسي زن، پژوهشها و بررسيهاي نخستين دربارهي تفاوتهاي جنسي، ضرورت روانشناسي زن، اسطورهها و پنداشتهاي قالبي و روانشناسي زن، برابري زن و مرد، نگرهي جنسيتي در روانشناسي، مفهوم تفاوتها در ساختار جنسيت روانشناسي زن: ارزشهاي علمي و اجتماعي، فرآيند رشد و تكامل زن، منابع شناخت زن، زن از ديدگاه اسلام، نقش زنان در توسعه، همانندي و ناهماننديهاي جنسيتي، تصورات قالبي در نگرشهاي جنسيتي، تفاوتهاي جنسي در سلامت روان و اختلال رواني، نقش مادري: تنشزا و پاداشدهنده، خشونت عليه زنان، و زنان و شيوهي صحيح زندگي. به زعم نگارنده: "برخي از طرفداران جنبش آزادي زنان كه در راه بالا بردن مقام زن تا حد برابري با مرد، به ظاهر موقعيت زنان را تحكيم بخشيدهاند، بر اين باورند در جوامعي كه روابط مهرآميز ميان زن و مرد الزاما به زندگي خانوادگي و حرفهاي نياز ندارد، پذيرش الگوي رو به زوال مادر و مدير و كدبانوي خانه به معارضهي دوبارهي نقشها وظيفهي ميان زن و شوهر و در نهايت خانواده خواهد انجاميد. در اين ميان، اسلام به عنوان مكتبي انسانساز براي زندگي انسان اين عصر و همهي زمانها پيام دارد و از مقام و موقعيت زن تعريفي ارايه ميدهد كه مورد توجه همهي محافل جهاني است. هرچند كه دربارهي ميزان حق و حقوق زنان و قوانين مربوط به آن در بين فقهاي اسلامي اختلاف نظرهايي وجود دارد، و در موارد بسياري در اجزا با مشكل روبهروست، ولي آنچه همگي اين انديشمندان و فقها به استناد كلام وحي در آن اشتراك دارند، گرايش بر كرامت ذات انسان اعم از زن و مرد است. آيههاي قرآن در تكريم زناني چون مريم و آسيه، مادر موسي، حتي محجرترين گرايشهاي فكري را اظهار نظرهاي منحطي كه كم و بيش در مدعيان ساير مكاتب ديده ميشوند، بازداشتهاند. رفتار رسول گرامي اسلام (ص) با دختر گرانقدرش، فاطمهي زهرا (س)، خود نمونهاي بارز و روشن از اين ادعاست".