نگارنده در كتاب حاضر با موضوع "روانشناسي متاركه" كوشيده به سوالاتي از اين دست، پاسخ دهد: اين كه چرا ممكن است به كسي معتاد شويد؟ چرا و چگونه ممكن است خودتان را فريب دهيد؟ چگونه ميتوانيد نشانههاي يك رابطهي بد را تشخيص دهيد؟ چرا حسادت نشانهي آن است كه شما عاشق نيستيد و چگونه ميتوانيد درگير روابط مشابه بد و ناگوار نشويد؟. برخي راهكارهايي را كه نويسنده براي رهايي از دلبستگي عرضه ميكند، عبارت است از: "1- شما براي هميشه تنها نميمانيد، اين انديشه مربوط به دوران طفوليت است. 2- اضطراب، احساس تنهايي و افسردگي بر اثر پايان دادن به يك رابطه، چهره ميكند، اما اين احساسات تنها در مدت زمان محدودي باقي ميمانند و بعد از ميان ميروند. 3- اگر كسي ميگويد: نميخواهم مقيد و متعهد شوم، حرفش را باور كنيد. 4- احساس گناه، دليل كافي براي باقي ماندن نيست و...".