در اين كتاب، روشها و اصولي به منظور آموزش بهتر دانشآموزان مطرح گرديده به گونهاي كه معلم به آنان ياد ميدهد كه خود در آموزش كلاس سهيم باشند. نقش معلم بيشتر به گونهي راهنما و هدايتكنندهي كلاس است و نقش اصلي به خود دانشآموزان واگذار ميشود. مطالب كتاب در قالب روايت داستاني بازگو شده است: زماني، مرد جواني به دنبال آموختن بود. او كتابهاي خوب و مفيد بسياري خوانده و از وجود معلمان خوب و عالي بهرهمند شده بود. با اين همه، او در ياس و نااميدي به سر ميبرد تا اين كه يك روز مقالهي توجهش را به خود جلب كرده، موضوع مقاله مصاحبه و گزارشي بود كه با يك معلم "يك دقيقهاي" انجام شده بود. او از روش معلم يك دقيقهاي براي آموزش آگاه ميشود. بر اين اساس، مطالب كتاب، شامل پرسش خبرنگار و پاسخ معلم يكدقيقهاي است. معلم اهداف خود را براي آموزش خود چنين بيان ميكند. 1- در كمال آرامش با خود فكر ميكنم كه واقعا چه چيزي را ميخواهم به خود ياد دهم و بعد اهدافم را مشخص و تعيين ميكنم. 2- اهداف مورد نظرم را به زمان حال و با ضمير اول شخص طوري مينويسم كه گويي همين الان به آنها رسيدهام. 3- همهي هدفهايم را خلاصه و مختصر مينويسم تا بتوانم در عرض يك دقيقه آنها را بخوانم. 4- وقتي كه مشغول نوشتن هدفم هستم با خودم صادقم و زماني را براي به دست آوردن هدف مورد نظرم تعيين ميكنم. 5- جملاتي را به كار ميبردم كه احساس خوبي به من بدهد. هر زمان كه هدفم را ميخوانم آن را در ذهن خود مجسم ميكنم. 6- در طي روز چند بار براي يك دقيقه به اعمال و هدفهايم توجه ميكنم، بعد ميبينم كه آيا رفتار و اعمالم با هدفم مطابقت دارد يا نه.