دفتر اول از اين مجموعه مشتمل است بر ديدگاههاي گوناگون دربارهي ادبيات داستاني كه با مقدمهاي از فتح الله بينياز" در خصوص آشنايي با مكاتب ادبي فراهم آمده و به نقد اين داستانها اختصاص يافته است: "مجموعه داستان فردا ميبينمت/ عنايتالله سميعي"، "بانوي آبيپوش/ آرش نقيبيان"، "دكمههاي بيرنگ/ پاكسيما مجوزي"، "دگرگوني/ شاهرخ تندرو صالح"، "كتاب بنفش/ محسن فرجي"، "سرباز خوب/ فتحالله بينياز" و "اندوه جنوبي/ مسعود ميرزايي". براي نمونه بانوي آبيپوش، روايتي است از زني ميانسال با نام "سولانژ" كه به طور اتفاقي با ديدن بانوي آبيپوش سالخوردهاي به ناگاه به درك عميقي از مفهوم پيري ميرسد و تحولات عميقي در زندگياش ايجاد ميشود. سولانژ پس از درك عميق و فوقالعادهاي كه از مقولهي پيري به مثابهي يك رخداد فيزيكي و ذهني به دست ميآورد، تغييرات بيشماري در زندگياش ايجاد ميشود. او تلاش ميكند كمتر در چشم جامعه باشد، روابطش را با دوستانش كم ميكند، رنگ شاداب لباسهايش به ناگاه تبديل به رنگهاي خاكستري و مشكي ميشود و... در نقد اين داستان آمده است: "در كتاب بانوي آبيپوش به جز مقولهي محوريت زن كه بازتاب دقيق فمنيسم در نوشتار ادبي زنان در سالهاي اخير است، نكتهي مهم ديگري نيز به چشم ميخورد و آن مقولهي تنهايي انسان به ويژه تنهايي زنان در جامعه است. آنچه در اين كتاب اهميت ويژهاي مييابد، نحوهي برخورد سولانژ با اين تنهايي است. سولانژ تنهايياش را مانند صليب بر دوش ميكشد و از آن فرار نميكند، بلكه از اجتماع شوريده و شلوغ به انزوا و سكوت پناه ميبرد".