مجموعهي حاضر متشكل است از 16 داستان كوتاه كه عنوان يكي از آنها "آبروي از دست رفتهي كاترينابلوم" است. نويسنده در اين داستان به خيانت زني نسبت به همسرش اشاره ميكند. در بخشي از داستان آمده است: "با مرد ساده و راحت بود. در اين سالها كسي را صميميتر از او نميشناخت، اما احساس ميكرد با اين همه، قلبش براي آدم ديگري هم لرزيد، و حالا دنبال آن احساس بود. جدال جانانهاي را شروع كرده بود. افكار آغشته به اين احساس يعني "زن نجيب" و حالا "زن گنهكار"، "زن بوالهوس" مهم نبود. ميخواست تجربه كند يا از موقعيت فعلي خارج نشود يا فرار كند يا گريزپا باشد". برخي ديگر از داستانهاي كتاب، عبارت است از: "سالامانكا/ روزبه عليشاهي"، "سال به سال قربون پارسال/ زهرا كرمي"، "هبوط/ هومن رضايي"، "چوبك/ سميه فرمانزاده" و "بدها/ محدثه رضايي".